به گزارش شهرروشن از کرمانشاه، مورخ ۳۰ اردیبهشت سال جاری همزمان با ماه مبارک رمضان و ایام مهمانی خدا، اما به گفته اهالی منطقه شبیخون و اقدام اجرائیات شهرداری کرمانشاه به بیش از هفت خانوار کپرنشین که آلونک های ۲۴ الی ۴۰ متری ساخته بودند و مجوز آن را سال‌ها پیش از اداره اوقاف و انشعابات را از شهرداری داشتند، این ماه پر فیض و برکت را قبل از فرا رسیدن عید فطر بر آنان ناگوار و دلخراش کرد.
براساس این گزارش، خبرنگار شهر روشن به اهالی شهرک فدک و برای دلجویی از خانواده آنان به ویژه زنده یاد “آسیه پناهی” (که براثر حملات و هجوم اجراییات و با وجود بیماری آسم، جانش را از دست داده بود)، سری زد و پای سخنان آنان نشست که خانوارها سخنان قابل توجه و تاملی را بیان کردند که پرده های دیگری از این ماجرای هولناک و فاجعه عظیم برداشت و به مرحله جدیدی از این پرونده حیرت آور رسید.
طبق مقررات هرگونه ساخت و ساز غیرمجازی بایست تخریب و با عوامل آن برخورد جدی شود، اما نه بدون مهلت حداقل ۴۸ ساعته و حفظ امنیت جان شهروندان، یک شبه و در قالب تهاجمی عجیب با شیوه جدید و بی رحمانه، که طی آن یک نفر جان خود را بر اثر این خشونت‌ها از دست دهد و یا حتی با استفاده از افراد عجیر شده و متهاجر از اردوگاه چشمه سفید و… طبق اظهارات اهالی شهرک فدک که این مسئله نیازمند ورود جدی مقام معظم رهبری، امام جمعه کرمانشاه، دستگاه های قضایی کشور به ویژه حجت‌الاسلام والمسلمین ابراهیم رئیسی مسؤول قوه قضائیه است تا به صورت ویژه بر این وقایع دلخراش رسیدگی کنند.
آنچه در این گزارش به همراه مستندات و با فایل صوتی و تصاویر اصلی و موثق از سوی این رسانه و با مراجعه به محله فدک کرمانشاه و گفت‌وگو با شهروندان میخوانید گوشه‌ای از ماجرای زمین خواری و نوع مقابله مسؤولان مربوطه و مدیران اجرایی با متصرفان است که بیانگر برخی مباحث مهم و پشت پرده از چنین ساختار غیرقانونی و برخوردهای تامل برانگیز متولیانی است که به جد می‌توان گفت محکوم اصلی ماجرا آنان هستند، اما قضاوت را به مخاطبان می‌سپاریم و منتظر پاسخگویی موثر و رفع مشکلات این منطقه از سوی مسؤولان اجرایی هستیم.

خبرنگار شهر روشن در گفت‌وگو با شاهدان ماجرا و اهالی شهرک فدک به همراه دیگر شهروندان که در اقدام اجرائیات شهرداری مورد آسیبهای جدی و تخریب ۱۰۰ درصدی منزل و وسایل زندگی خود قرار گرفته‌اند، نشست و سخنان و مطالبات جدی خود را مطرح کرد که در ادامه این مصاحبه تفصیلی به آن می‌پردازیم.
شهر روشن: از مورخ ۳۰ اردیبهشت بگویید ماجرا از چه قرار بود و در شهرک فدک کرمانشاه چه گذشت؟
اهالی و شاهدان ماجرای شهرک فدک کرمانشاه: یکی از اهالی منطقه که در فیلم با لباسی سفید مشاهده می‌شود از ماموران شهرداری می‌خواهد که با مردم اینطور برخورد نکنند و به آن ها می‌گوید که خانم پناهی شخص بینوا و بی بضاعتی است، مامور اجراییات هم گفته بود که این زمین برای فضای سبز است که می‌خواهند آن را تصرف کنند.
ملکیت زمین برای خانواده پناهی نبود و خدا می‌داند که صاحب اصلی آن کیست، یکی می‌گوید مال مخابرات است، دیگری می‌گوید برای اداره برق بوده و یکی اذعان دارد که زمین برای شهرداری و یا اداره اوقاف است و مالکیت های مختلف آن بیان شده، مشخص نیست صاحب و مالک قانونی آن کیست، اما نحوه تخریب آن حقیقتا اصولی نبود.
طبق مشاهدات اهالی یک روز قبل برای بازدید منطقه آمده بودند، یا ممکن است تذکری داده باشند، اما این بندگان خدا جایی را نداشتند که سریعا بتوانند نقل مکان کنند.
مجموعا آن منزل تصرفی که در آن آسیه پناهی قربانی شد، طی ۲۴ ساعت ساخته بود و وسایل آنان هم داخل منزل قرار داده بودند که در فیلم هم فرش و وسایل آنان قابل رویت است.
خانواده زنده یاد پناهی یک روز قبل از ساخت و ساز به شهرداری مراجعه کرده بودند و از آنان درخواست مجوز برای ساخت داده بودند که شهردار منطقه سه به آنها می‌گوید مجوز به شما نمی‌دهیم بروید بسازید، دختر پناهی هم درخواست کرده بود که چون سرپرست و سرپناهی ندارند به آنها اجازه داده شود که در ابعاد کوچک و زیر ۴۰ متری واحدی را بسازند یا چادر بزنند تا هنگامی که بتوانند نهایتا طی ماه های آینده خانه و سرپناهی را برای زندگی پیدا کنند.
شهرداری هم به آنها گفته بود، که بسازد اما مجوزی به آنها داده نمی‌شود و از روز بعد با مراجعه ماموران اجراییات شهرداری آن واقعه رخ می‌دهد و سرپناه غیرمجاز پناهی و منزل ۶ خانوار تخریب می‌شود و همه خانه‌ها با وسایل مردم ضعیف منطقه زیر آوار می‌رود که بیش از ۳۰ الی ۵۰ میلیون تومان خسارت به آنها زده می‌شود.
اکنون هم ساخت و سازها شبانه ادامه دارد، مردم به هم کمک می‌کنند تا سرپناه همدیگر را بازسازی کنند، چراکه جای برای انتقال و ساماندهی آن ها تعیین نشده است.
شناخت ۱۸ الی ۱۹ ساله از خانواده و شخص زنده یاد آسیه پناهی داریم، اینجا به عنوان مستاجر زندگی می‌کرد، هیچگونه اعتیاد به مواد را نداشته بود و کاملا سالم بودند، آشنایی دوری هم با ایشان داریم، همسرش به عنوان کار در میدان بار کرمانشاه به اسم نباتعلی باقری (میدان میوه فروشان) فعالیت دارد در کارش فصلی است.
حدود ۶ الی ۷ خانوار در شهرک فدک منازل آنها تخریب می‌شود و با اسپری فلفل آنها را مجبور به تخلیه منزل می‌کنند، که اسپری فلفل هم به خانم آسیه پناهی زده بودند، حتی افرادی از اردوگاه با خود آورده بودند که لباس از تن یکی از نوه های دخترش سمیه که حدود ۱۲ سال دارد با زور در میاورند، چراکه مقاومت داشتند و از تخریب سرپناه یا همان آلونک ممانعت می‌کردند، هر دو نوه اش داخل خانه بودند و آسیه برای اینکه آن ساعت صبح بین ساعت خانه را بر سرشان تخریب نکنند جلوی ماموران را می‌گرفت تا فرزندانش آسیبی نبینند.
هم محلی ها دیده بودند که احدی از ماموران اجراییات شهرداری به نام هاشم رستمی داخل دهان این پیرزن کپرنشین و بی پناه اسپری فلفل پاشیده بود و از آنجا که آسیه پناهی سالها قبل نیز جراحی قلبش را انجام داده بود و آسم داشت، دچار مشکل می‌شود و بر اثر همان اسپری جانش را از دست می‌دهد، و این عمل سخیف را هم برای همه آنهایی که داخل منزل تصرفی بودند، انجام دادند.
گوشی های همراه افرادی که فیلمبرداری می‌کردند را می‌گرفتند و می‌شکستند، خانم پناهی که دچار حالت تهوع می‌شود، وی را کناری می‌گذارند و شروع به تخریب منزل و سرپناهش می‌کنند.
هنگامی که لودر می‌خواهد منزل را تخریب کند، پناهی خود را جلوی لودر می‌اندازد تا ممانعت کند و دوبار بیل لودر را بالا و پایین می‌کنند که در فیلم منتشر شده در فضای مجازی که توسط ماموران اجراییات گرفته شده نیز قابل مشاهده است و به خاطر شوک و فشاری که به همراه اسپری فلفل بر او وارد می‌شود، جانش را از دست می‌دهد.
تحقیقات پزشکی هم روز گذشته معتاد بودن آسیه پناهی را کذب دانست و رد کرد، ما از این زن شناخت کامل داریم و از نظر جسمی هیچگونه اعتیاد به مواد نداشت.
سالها قبل در منطقه ملاحسینی خانه کوچکی داشتند که دیگر اطلاعات چندانی از آن نداریم، اما ۱۰ نفر داخل آن زندگی می‌کرد که به مرور از هم جدا شدند سه فرزند پسر دارد که مستقل می‌شوند.
باغی در نزدیکی خانه تخریبی پناهی وجود دارد که متعلق به شخصی به نام خاص مراد بیگی است و از این زمین تصرف شده، مجزا است و مالک دارد.
آسیه پناهی مدت ۱۸ سال پیش به عنوان مستاجر در محوطه ملاحسینی و شهرک فدک زندگی کرده بود و آن هم به همراه دختر و فرزندش، روز تخریب منازل توسط اجراییات شهرداری، همه اهالی که خانه آنها با وسایل ویران شده بود را به اردوگاه چشمه سفید منتقل می‌کنند، در حالی که از نیروی بهزیستی، مددکاران اجتماعی و… آن روز نیامده بودند و فقط تعدادی ماموران زن از اردوگاه با باتوم آمده بودند و از نیروهای کمپ بودند.
اهالی متوجه حضور ناگهانی خودرو شخصی از سوی اداره اجراییات شهرداری می‌شوند و بیل مکانیکی لودر نیز به دنبال آنها آمده بود و با آسیه پناهی درگیری داشتند، از طرفی اجرائیات چندتا از معتادان را از اردوگاه چشمه سفید با خود آورده بودند تا با زنده یاد پناهی مجادله کنند و درگیری ایجاد شود و با ماموران همکاری کنند.
پناهی ممانعت از تخریب خانه می‌شود و ماموران زن او را می‌گیرند و لباس را میکشند و درگیر می‌شوند و آسیه را به زمین می‌زنند، در واقع ابتدا چند مامور مَرد درب آلونک پناهی را می‌خواهند با زور باز کنند که درب باز نمی‌شود و آنها هم استفاده از اسپری فلفل که آن را از پنجره داخل می اندازند تا اهالی خارج شوند، درب منزل را باز می‌کنند.
بانو پناهی سه فرزند پسر به نام های جواد، شهریار و امیر دارد و دو دختر (یکی به اسم سمیه) را دارد، لحظه ای روی لودر است فرزندان دختر و نوه اش را صدا می‌زند و چون آنها داخل منزل بودند از تخریب آن ممانعت می‌کند.
روز اول که قصد ساخت خانه را داشت چند برگه را نشان ما داد و گفت این زمین را خریده است، یک مامور هم که به منطقه آمده بود، تصویری گرفت و رفت، آسیه پناهی می گفت که همان روز به شهرداری رفته و درکه شهردار منطقه سه به آنها شفاهی اجازه داده که یک مدت اینجا زندگی کنند، تا بعدا خانه ای تهیه کنند که بعد از یک روز آن منزل را تخریب کردند.
انتهای پیام/ت