به گزارش شهر روشن از کرمانشاه، جمعه هفته پیش مورخ ۲۴ آبان ۹۸ در حالی که برخی مردم در فضای مجازی اخبار روز را پیگیر بودند، ناگهان ضربات سهمگین دیگر از جنس دولت تدبیر و امید به یکباره همه کشور را به ویرانی و سراشیبی رهنمون کرد، چرا که بدون مشورت با مردم و با اعمال فشار و یا دخیل کردن سران قوا تصمیم گرفت کاستی های بودجه خود را از راه غلط و فشار به قشر محروم و ضعیف جامعه آن هم با افزایش قیمت بنزین جبران کند که اکنون تبعات جبران ناپذیری را به بار آورده است.
براساس این گزارش، بلافاصله پس از اعلام این تصمیم یک شبه و یکباره دولت حسن روحانی رئیس جمهور وقت که دیگر حتی جز عده قلیلی به عنوان یک مرجع دولتی برایش ارزشی قائل نمی‌شوند، موج اعتراضات و اعتصاب ها در کشور از سر گرفته شد و حتی مردم و برخی مجلسی ها خواستار استیضاح وی شدند.
صبح روز بعد که خبر تصمیم روحانی رئیس جمهور و لاریحانی رئیس مجلس طی جلسه ای با رئیس قوه قضاییه و رهبر انقلاب اسلامی مطرح شد، مردم که از شب گذشته و پیش از محدود کردن فضای مجازی اعتراضات خود را بروز می‌دادند متقابلا تصمیم گرفتند در حرکتی عمومی دست به اعتصاب و تحصن بزنند و راس ساعت ۱۰ صبح خودروهای خود را به نشان اعتراض و نارضایتی از این همه گرانی از جمله قیمت بنزین بر سر چهارراه های اصلی شهر متوقف کنند و دست به تظاهرات بزنند.
طبق قرار قبلی و روز شنبه ۲۵ آبان‌ماه سال جاری مردم و راننده های معترض به اقدام دولت روحانی بر سر خیابان ها دست به اعتصاب و تجمع های عمومی و اعتراضی زدند، اتومبیل ها را متوقف کردند و حتی شعارهای از جمله “روحانی حیا کن مملکت و رها کن” “ایرانی میمیرد ذلت نمی پذیرد”، ” اصلاح طلب، اصول گرا دیگه تمامه ماجرا” و… خشم و انزجار خود را از تصمیم ناگهانی دولت نشان دادند.
باتوجه به مشاهدات، عده‌ای از اعتراض کنندگان لاستیک خودروها را بر سر ورودی خیابان ها به آتش کشیدند، برخی مردم و جوانان که نقاب زده بودند، آنقدر خشمگین بودند که حتی جایگاه های پمپ بنزین را آتش زدند و به سمت برخی ایستگاه های اتوبوس واقع در ترمینال میدان آزادی کرمانشاه نیز حمله ور شدند و برای بستن مسیرهای تردد تا تعیین تکلیف قیمت بنزین و کاهش آن با تجدید نظر دولت دست به تظاهرات شدید زدند تا جایی که دود آن به چشم همگان رفت و بسیاری از خسارات مالی را نیز متحمل شد.
شبکه های اجتماعی غربی که از این وضعیت موجود سر از پا نمی شناختند با آب و تاب هرچه بیشتر جوانان را تحریک کردند، که این تصمیم از سوی رهبر نظام بوده و دولت و قوا ملزم به اجرای آن شدند، لذا سناریوی خود را طوری طراحی کردند تا برخی تجمعات سال های گذشته را به تاریخ امروز نشان دهند همین مسئله نیز به التهاب تظاهرات و اعتصابات افزود و از سویی آشوبگران و اغتشاشگران داخلی و خارجی نیز وارد ماجرا شدند تا همه چیز از کنترل دولت خارج شود و مشتی خاکستر جای اموال عمومی بر جا بماند.
نیروهای انتظامی و امنیتی با سرکوبی متجاوزان برای برقراری امنیت دچار مشکلات عدیده شدند تا جایی که حتی مورد ضرب و شتم آشوبگران قرار بگیرند، همچنین تعدادی از مردم بی گناه در اعتصابات با حمله افراد ناشناس در این آشفته بازار جان خویش را از دست دهند، تا امروز ویرانی شهر را شاهد باشیم و…
حال این سؤال پیش می آید، که آیا جناب آقای حسن روحانی رئیس جمهور وقت نمی توانست چنین تصمیم غافلگیرانه و یک شبه را نگیرد و پیش از آن با مردم در مورد موضوع بنزین و تصمیمات، تبعات و ضرور یا حتی فواید آن مشورت کند و اگر جامعه و کشور بر پایه دموکراسی داریم، مردم را آدم به حساب آورد و بیش از این وعده های سر خرمن به ملتی از جنس قشر متوسط، محروم و تحریم شده از هر نظر را ندهد و حداقل آزادی بیان را از آنان دریغ نکند، اما متاسفانه این اقدام غیرعاقلانه ضربات جبران ناپذیری را ایجاد کرده و خشم مردم فروکش نکرده است.
طبق سخنان بنیان گذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) مجلس بایست طوری عمل کند که در مورد تصمیمات مهم مردم را دخیل کرده و خودسرانه بدون مشورت با نمایندگان آنان با سرنوشت کشور و نظام بازی نکند، حال جای این پرسش باقی است، که چطور شخص رئیس مجلس در اقدامی ناگهانی و به همراه رئیس جمهوری به دیدار رهبری می روند و اعلام می‌کنند، که قصد اجرای تصمیمی را دارند که تبعات سنگینی برای مردم خواهد داشت تا ایشان نیز از سر ناچاری بیان کنند که هر تصمیم مناسبی از سوی سران سه قوا گرفته شود حمایت خود را اعلام می‌کنند.
اکنون اوضاع اکثر شهرها به وضعیت بحرانی رسیده است، اموال عمومی و خصوصی مردم مورد آسیب قرار گرفته و قوه قضاییه اعلام کرده که با دستور دولت موظف به مقابله با برهم زنندگان نظم و امنیت کشور است و شدیدترین مجازات ها را برای اختلاگرها اعمال خواهد کرد و کار دستگاه قضا چیزی جز برخورد با آشوب گرها نیست.
ضعف دیگری که در دولت دوازدهم و کل کشور دیده می‌شود، موضوع قطع کردن و عدم دسترسی مردم به اینترنت و فضای مجازی است، که این تصمیم غیراصولی از سوی مسؤولان امنیت ملی کشور اتخاذ می‌شود و با این کار مردم را از کمترین حقوق مدنی خود مبنی بر آگاهی و ارتباط با شبکه های اجتماعی و مجازی محروم می‌کند، در حالی که معیشت افراد بسیاری بستگی به فعالیت آنان در شبکه های مجازی دارد.
تصمیم مذکور و قطع پل های ارتباطی مردم با یکدیگر، تنها به این بهانه که جلوی آشوب عده ای به قول دولت “عده قلیل” را بگیرد و چشم بر مطالبات عمومی مردم و ناراحتی آنان از وضعیت موجود می پوشد که این موضوع ضربه شدید و آسیب جدی به اعتماد سازی مردم به رسانه های داخلی را می زند و مردم روی به بیگانگان به طروق مختلف می آورند تا صدای انزجار از ظلم و فساد مالی اطرافیان دولت، گرانی های افسارگسیخته و هرج و مرج تورم ها را به گوش جهان برسانند.
حال این پرسش مطرح است، که آیا کشوری ایران اسلامی که خود را مدعی به روزترین تکنولوژی های جهان و فناوری اطلاعات و کشفیات می داند، چرا نبایست مجهز به شبکه “اینترنت ملی” باشد و کاربران دچار مشکلات مسدودیت در فضای مجازی و عدم ارتباط با دنیا باشند؟! تا دیگران دموکراسی ملت را زیر سؤال ببرند.
گذشته از این ضعف ها و ناکارآمدی های دولت تدبیر و امید که امروزه با تصمیمات اشتباهی که می‌گیرد، علاوه بر بازی با سرنوشت ملت، جان آنان را نیز به مخاطره می اندازد، لذا باید گفت که عمر چنین بی کفایتی های از جنس نفوذ و فتنه گری در این کشور اسلامی که آغشته و مزین به خون مطهر شهدا است، دیگر سر رسیده و مردم از این همه بی تدبیری به ستوح آمدند.
کارشناسان و تحلیل کنندگان مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی با رصد شرایط فعلی کشور، این سؤال را از همدیگر می پرسند،  که آیا وعده های که دولت تدبیر برای کنترل و کاهش خشم این ملت انقلابی می‌دهد، می‌تواند با مواردی از جمله وعده افزایش کمک های معیشتی، سهمیه بندی بنزین و… دردی را از آنان دوا کند یا خیر؟ و چرا این وعده را پیش از اجرای آن تصمیم یک شبه (و دور از عقلانیت با توجه به زیرفشار بودن مردم از تحریم های ظالمانه دشمنان)، با آنان در میان نگذاشت و توجیه نکرد، که تبعات، آثار یا عواید گرانی نرخ بنزین چگونه است و یا چه منفعتی نسیب ملت می‌شود، تا شاهد این همه ویرانی روحی، روانی، ظاهری و باطنی در بطن کشور و جامعه نباشد.
سؤال دیگری که ذهن تحلیل گرهای مسائل اجتماعی را درگیر کرده این موضوع است، که آیا وعده های که دولت دوازدهم با دستوراتی که برای کنترل بازار و عدم تاثیر گران سوخت بنزین بر سایر کالاها مطرح می کند، تا چه میزان با واقعیت یکسان است و چه تضمینی وجود دارد که بعد از مدتی دوباره اوضاع از این که هست هم وخیم تر نشود؟!
نکته دیگری که به وضوح دیده می‌شود و جای تاسف و تامل دارد، عدم اطلاع رسانی شفاف از سوی رسانه های منتصب به دولت است، که با نشان دادن مسائل جزیی و پیش پا افتاده روز، سعی دارد صورت مسئله و دلیل اصلی اعتراضات عمومی را کمرنگ و در حاشیه نشان دهند، لذا صرفا با گزارش های سطحی از سطح شهر و مباحث غیر مهم جریان را عادی جلوه می‌دهند، در حالی که رشته کار به دست رسانه های بیگانه برای بیان صدای مردم باشد و همچنان جراید داخلی با قبول محدودیت های ذاتی خود علاوه بر اینکه شاهد پرپر شدن جوانان این مرز و بوم هستند، بازماندگان و هموطنان را با گزارش های که از آب و هوا و سرور برای بارش برف و باران به نمایش می‌گذارند، در حقیقت ملت را بیشتر تحریک کرده و آنان را از بی تفاوتی صداوسیما نسبت به سرنوشت ملت و مطالبه به حقشان مطلع می‌کند.
حال آنکه، اعتراضات مردم به تصمیم دولت در مورد اصلاح قیمت بنزین هر روز شدیدتر می‌شود، در حالی که عده ای معتقدند چیزی به اتمام کار دولت تدبیر باقی نمانده است و هر تصمیم و وعده نابه جایی تنها خشم و عصبانیت مردم به ویژه در مناطق غربی و مرزنشین افزایش خواهد داد و انفجار این انزجار ملی تبعات سنگینی برای دولت و نظام اسلامی در پی خواهد داشت.
گفتنی است، استان کرمانشاه امروز بر دستان خود پیکر مطهر شهید امنیت ” سرگُرد ایرج جواهری” را با حضور آحاد مردم انقلابی، غیور و شهیدپرور در غرب کشور و با کوهی از اندوه و نارضایتی از وضعیت کنونی دولت را تشیع کرده است و خسارت های قابل جبرانی به زیرساخت های استان که مسیر دروازه نجف و راه عبور زوار عتبات عالیات به ویژه اربعین حسینی است، وارد شده و مسؤولان مربوطه بایست پاسخگوی مطالبات مردم این دیار انقلابی باشند.
یادداشت از: فاطمه‌زهرا تکلف‌پور
انتهای پیام/ت