امروز : جمعه, ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳ - 18 شوال 1445
- حجاب آینه بی غبار خوبیها است
- موضوع عفاف و حجاب و لزوم عمل به تکالیف از سوی دستگاه های حاکمیتی
- حفظ پوشش اراضی جنگلی کرمانشاه وظیفه عمومی است
- کودکان کار در کرمانشاه سختیها را تجربه میکنند
- اطلاعیه راهپیمایی یومالله جهانیقدس ۱۴۰۳ استان کرمانشاه صادر شد
- بازدید بیش از ۲۳۰ هزار مسافر نوروزی از جاذبههای گردشگری کرمانشاه
- تکمیل زائرسرا و خانه عالم امام زاده ابراهیم(ع) طاقبستان کرمانشاه
شکست در برجام و فشار دولت تدبیر و امید بر مردم/ اصلاحطلبان خواستار استعفای روحانی شدند
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی شهر روشن از کرمانشاه، مسئله استعفای حسن روحانی رئیس جمهور ایران یکی از موضوعات مطرح از سوی جناح های سیاسی چپ و راست شده که در این راستا اطلاح طلبان نیز با دامن زدن به این مهم میدان را متلاطم اهداف خویش دیده اند و اصول گرایان هم واکنش های متعددی را بروز داده اند که این کشمکش بین دو گروه اوضاع کشور را بی حاصل و آشفته تر کرده است.
براساس این گزارش تحلیلی، سعید حجاریان از نظریهپردازان جناح اصلاحطلب در ایران طی مقالهای با عنوان «کدام اصلاحطلبی؟ کدام بقاء؟» در وبسایت «مشق نو» از حسن روحانی خواسته با استعفای خود زمینه برگزاری همزمان انتخابات ریاست جمهوری و مجلس در پایان سال جاری را فراهم سازد.
حجاریان که از موسسان وزارت اطلاعات ایران و مشاور سیاسی، رئیس جمهور اسبق کشور نیز بوده که در این مقاله به چهار موضوع «عدالت، اپوزیسیون، تحولخواهی و مشارکت مشروط» پرداخته است.
این فعال سیاسی در نوشته جدید خود در بخش مربوط به مشارکت (در انتخابات ایران) اظهار داشته است: “البته در این میان، وجود و کارکرد پارلمان بهدلیل تناقضات و تعارضات یا بهتعبیری دیگر، «حاکمیت دوگانه» بهطور جدی محل پرسش قرار گرفته است.
شاید، تمهید «حاکمیت یگانه» و پایان دادن به این معضل، از معبر استعفای رئیس جمهور و برگزاری همزمان دو انتخابات در اسفندماه سال جاری بگذرد تا نتیجتاً، مجلس و دولتی همسو با روسای همسوتر بر مصدر امور قرار بگیرند”.
به گزارش شهر روشن، این اظهارات با تحلیل های متعددی مواجه شده و هرچند استعفای حسن روحانی رئیس جمهور ایران در شرایط فعلی می تواند اندکی از خشم مردم از وضعیت نامناسب اقتصادی و اجتماعی را برطرف کند و نسبت به بهبود اوضاع امیدوار باشند، اما باید گفت که آیا دولتی که در طول تاریخ اینگونه بی سابقه توانسته مسبب انواع و افسام فساد و ولنگاری در آحاد و اقشار جامعه باشد و با ایجاد انواع فشارهای اقتصادی و ناکارآمدی کابینه ای بی تدبیر که به شدت کشور را در ورطه نابودی قرار دهد، چگونه بدون هیچگونه پاسخگویی در مورد وضعیت به وجود آمده (انواع اختلاس و فساد و تورم) شانه از بار مسئولیت خالی کند و کاسه و کوزه ها بر سر فرد و دولت دیگری شکسته شود؟!
طرف دیگر سکه نیز می تواند تحقق خواسته حجاریان و حتی نیم بیشتری از جمعیت کشور باشد که با استعفای حسن روحانی دیگر شاهد گرانی های افسار گسیخته، فساد در مراکز آموزشی و علمی، بیکاری رتبه یک در مناطق غربی کشور (کرمانشاه)، قاچاق بی رویه کالاها، از دست دادن سرمایه ملی همچون نفت و ذخایر زیرزمینی و… نباشند، چراکه به اعتقاد فعالان رسانه ای و سیاسی، در دولت دوازدهم خیانت های بسیاری از غرب زدگان داخلی صورت گرفت که نمونه بارز آن را می توان در مسئله شکست برجام و مواردی از این قبیل دانست.
«روحانی با افکار عمومی بازی میکند»
تقی آزاد ارمکی، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران در انتقاد از سخنان حسن روحانی دربارۀ ناکافی بودن اختیاراتش میگوید: «آقای روحانی با سیستم بیگانه نبوده و به خوبی میدانسته که اختیارات رئیس جمهوری در ایران چقدر است. این حرف روحانی نه سیاسی است نه کارشناسانه.»
در پاسخ به این نکته که روحانی در جواب منتقدان میتواند بگوید پیشاپیش به میزان اختیاراتش به عنوان رئیس جمهوری واقف بوده، اما در مقام عمل، اختیاراتش محدودتر از چیزی شده که قانون اساسی برای رئیس جمهوری تعیین کرده و روسای جمهور سابق از آن برخوردار بودند، آقای ارمکی میگوید: «اگر هم این طور بوده، آقای روحانی در این ۶ سال باید فغان میکرد. امروز دیگر نمیتواند چنین چیزی بگوید. اختیارات رئیس جمهوری را قانون اساسی و عرف سیاسی تعیین میکنند.
آقای روحانی با قانون اساسی آشنا بود. اگر با عرف سیاسی آشنا نبود، میتوانست با صدای بلند عرف را نقد کند. اگر هم با عرف سیاسی آشنا بود ولی آن را قبول نداشت، میتوانست کاندیدای ریاست جمهوری نشود.
رئیس جمهور مطابق عرف سیاسی کشور اختیارات کمی دارد. آقای روحانی وقتی کاندیدای ریاست جمهوری شد، چه سال ۹۲ چه سال ۹۶، مطابق حداکثر اختیارات رئیس جمهور و بدون توجه به عرف سیاسی شعار و وعده داد تا از مردم رای بگیرد.
رئیس جمهور پس از ۶ سال زمامداری حق ندارد بگوید اختیار کافی نداشته. این حرف آقای روحانی نوعی بازی با افکار عمومی است. اگر چهار سال قبل آقای روحانی احساس میکرد اختیاراتش در حال نقض شدن است، باید از در اعتراض درمیآمد و به مردم اعلام میکرد که اختیاراتش را محدود یا نقض کردهاند.
اکنون هم اگر منظور آقای روحانی این است که شرایط کنونی برجام و کیفیت رابطۀ ایران و آمریکا محصول اختیارات و عملکرد خودش نیست، میتواند اعلام کند که این امور در اختیار رهبری است و من نقش چندانی در ایجاد این وضع ندارم. ایشان میتواند بگوید من دربارۀ رابطۀ ایران و آمریکا حرفی نمیزنم چون که در این مورد خاص کارهای نیستم؛ بنابراین در این زمینه از من چیزی نخواهید و از رهبری بخواهید. ولی آقای روحانی چنین کاری نمیکند و حتی وزیر خارجهاش را به آمریکا میفرستد برای لابی کردن. روحانی میتواند بگوید برخی از حوزهها، مطابق عرف سیاسی در اختیار رهبری است و به همین دلیل او به عنوان رئیس جمهوری، مثلاً نمیتواند رابطه ایران و غرب را تنظیم کند.»
براساس این گزارش تحلیلی، نکته جالب توجه تحلیل ضعیف و نسنجیده یکی از خبرگزاری های اصول گرای کشور در مورد لزوم استعفای رئیس جمهور دولت دوازدهم است که چشمان خود را بر فشارهای بسیار بر مردم بسته و تنها برای جلب نظر مقامات ارشد کشور و خودنمایی از نوع اصولگرایی دست به تحلیل می زند در حالی که روزانه اخبار آشفته بازاری دولت تدبیر را با احتیاط منتشر می کند و گویا رسالت روشنگری خویش را از یاد برده و به نرخ روز پیش می رود، در پاسخ به این رسانه که اخیر تغییراتی در مدیران خود نیز داشته باید گفت، به رسالت خود عمل نمی کنید و با اینگونه انتقادات ضعیف و محافظه کارانه تنها توانسته اند وضعیت را از آنچه هست بحرانی و غیرقابل تحمل تر کنید، چراکه اگر بر عقاید خود پایبند بودید، همچون زمان انتخابات و تلاش برای آگاه سازی جامعه، فرد اصلح و کاربلدی را برای مسند ریاست جمهوری معرفی و قاطعانه از مواضع آن حمایت می کردید.
این رسانه اصولگرا اینگونه نوشته است که:
معرفی کاندیدای اصلاحطلبان برای دولت دوازدهم
حجاریان از فرض «استعفای روحانی پس از شکست برجام» گفت!
سعید حجاریان، فعال سیاسی اصلاحطلب و کسی که گفته میشود از تئوریسینهای جریان اصلاحات است در بخشی از گفتوگوی خود با شماره اخیر نشریه اندیشهپویا اظهار کرده است:
«آقای روحانی اگر شکست بخورد بحران در بحران ایجاد خواهد شد. فرض کنید که توافق برجام در یک جایی به لحاظ اجرا شکست بخورد و همهچیز هوا شود. روحانی هم استعفا میدهد و میرود، و یک نفر مثل معجزهی هزارهی سوم سر کار میآید. روحانی شکست میخورد.»
او همچنین میگوید: بنابراین من هم معتقدم که ما(اصلاحطلبان) بدیلی جز روحانی نداریم. تنها بدیل ما روحانی است و باید تلاش کنیم او دوباره رأی بیاورد. اگرچه پروژه اصلاحطلبی یک پروژه است و پروژهی نرمالیزاسیون یک پروژهی دیگر. پروژهی اصلاحطلبی قابل اجرا نیست و ما ناچار به پروژهی نرمالیزاسیون رضایت دادهایم!
تحلیل این اصولگرایان از بیان اینگونه اظهارات تنها یک چیز آن هم حفظ سمت ریاست جمهوری و جلوگیری از استعفای دیرهنگام حسن روحانی است تا مبادا کاسه کوزه های وضعیت نامناسب کشور بر سر اصولگرایان شکسته شود و این وضعیت غیرقابل تحمل برای مردم با برخی شعارزدگی ها و الفاظ نخ نما اصطلاحا متعهدانه تاجایی پیش برود که تا ۱۴۰۰ مردم زیر فشار انواع و اقسام ناملایمات خورد شوند و یا دست به هر کاری برای رسیدن به آزادی و نشاط کاذب آن هم در مراکز علمی شوند.
ضمن احترام به عقاید و اهداف همکاران، اما این شیوه قدیمی دیگر پاسخگو نبوده و تاریخ مصرف آن باتوجه به وضعیت ناهنجار موجود گذشته است ( از طرفی این جراید باید از خود شروع می کردند که حقوق اجتماعی بسیاری پرسنل را در استان ها به واسطه گماشتن مدیران، کم سواد، بی تجربه و یا نالایق زیرپا گذاشته اند) در بخش دیگر کلام این رسانه های اسما اصولگرا برای تحکیم و تحمیل نظریات خود به عموم جامعه و گروه هدف جامعه چنین عنوان شده است که:
عزم جریان خاص برای ناراضیسازی مردم ایران
محمدرضا خاتمی، اخوی رئیس دولت اصلاحات و نایب رئیس مستعفی مجلس ششم اخیراً در بخشی از گفتوگوی خود با سایت جماران با بیان اینکه باید بپذیریم که مردم ناراضی هستند! اظهار کرده است:
مردم صبح که از خواب بیدار میشوند یکباره میبینند اجناس گرانتر شده، امیدی به آینده بچههایشان ندارند، سیل مهاجرت را ببینید، این همه متخصص بیکار و تحصیل کرده بیکار داریم، سرمایهگذاری میکنند، کار میکنند، یکشبه همه چیز به هم میریزد. با دنیا روابط خوبی نداریم ما با دنیا یک جوری شدیم که به حق یا ناحق ما یک طرفیم همه دنیا یک طرف دیگر است، این برای مردم عادی که میخواهند زندگی کنند پیام امیدبخشی ندارد که در آینده سرنوشتشان بهتر از این خواهد بود. برای همین ناراضی هستند نارضایتیشان را هم بین همه جناحها تقسیم و سرشکن میکنند. مردم به زلف و ابروی کسی دل نبستهاند؛ این اصلاحطلب است، او محافظهکار است، مردم در نهایت یک زندگی آرام و سعادتمند و شرافتمندانهای میخواهند که عزیز و محترم باشند چه در داخل کشور و چه در خارج از کشور. متأسفانه این افق برای مردم ما امروز روشن نیست مردم ثبات را حس نمی کنند چه برسد به پیشرفت و بهبود اوضاع!
نقد و تحلیل ضعیف این رسانه اصولگرا: در مبحث اقتصاد و معیشت باید دانست که مشکل اقتصاد در تمام کشورهای دنیا الیالابد وجود دارد و حتی در آمریکا به عنوان کدخدای ذهنی یک جریان خاص در ایران هم بیش از ۴۰ میلیون نفر محتاج نان شب وجود دارد.
در آمریکا هزینههای پزشکی به حدی بالاست که برخی افراد فاقد بیمه مجبورند بر اثر یک بیماری جان دهند زیرا هیچ پول و حمایتی برای درمان ندارند.
اوضاع بیکاری در یونان و اسپانیا به حدی رسیده است که اعتراضات مردمی تبدیل به یک رویه در این کشورها شده است.
و قس علی هذا…
جدای از این مسئله وجود مشکل اقتصادی حادّ به معنی قحطی، رؤیت گرسنگی، فقر گسترده و بیکاری فراگیر، بسته شدن بانکها، انحلال کابینه و مقولاتی از این دست است. (نظیر آنچه هماکنون در سومالی و سودان دیده میشود و پیش از این در اوایل قرن بیستم در آمریکا و در ایران دیده شد)
کدامیک از این مشاکل هماکنون در ایران اسلامی وجود دارد؟!
چرا جریان سیاسی خاص بیهیچ دلیل و مدرکی مصرحاً تأکید میکند که «فقرا در ایران زیادند»! و در ادامه اصرار دارد با اوکراینیزه کردن فضای جمهوری اسلامی ایران، به دروغی به نام نارضایتی مردم دامن بزند؟!
در پاسخ به این رسانه باید گفت: کشور را در وضعیت کنونی به هیچ عنوان نباید با دیگر کشورها قیاس کرد، چرا که آنان موقعیت استراتژیک خود را دارند و درگیر بازی های جناحی به این شدت که راه انداخته شده، نیستند هرچند مردم کشور ما نیز اکنون به بی رنگی دو حزب و پوشالی بودن شعارهای آنان پی برده اند، پس دیگر این شعارزدگی های کم مایه و بی قیمت را به خورد جوانان ندهید و آنان را اینگونه با رفتارهای متناقض آمیز جناح ها سردرگم نکنید، آیا نارضایتی و بی سامانی وضعیت اجتماعی را در این جامعه اسلامی نمی بینید؟! چرا جای راهکار تن به قضا داده و دنباله رو افکار پوسیده ای رهبران حزب خود هستید، جوانان دیگر با دو خط پاراگراف جناحی به وجد نمی آیند و دنبال شادبودن های کاذب به هر قیمتی هستند و این زنگ خطرها را نمی شنوید فقط نگران طرح استعفای رئیس جمهوری هستید که در مقابلش شکست خوردید و نتوانستید امربه معروف و نهی از منکر را آنگونه که شاسته است در جامعه و راس آن در مدیران نهادینه و فرهنگسازی کنید؟! اکنون نگرانید که اگر انتخاباتی در اسفندماه شکل گرفت و از گروه موافق برسر کار آمد فقط ۲ سال حکومت کنید و مابقی را مجدد ببازید؟ این بازی های دوسرباخت را تمام کنید.
در ادامه تحلیل ضعیف این رسانه شعارزده اصولگرا (ف) در واکنش به اظهارات حجازیان اینگونه آمده است:
فساد در کدام جامعه وجود ندارد که جمهوری اسلامی ایران دومینش باشد و مگر فساد در دولت امیرالمؤمنین(ع) هم وجود نداشت؟!
همهگیری و شیوع فساد نیز دروغ بزرگی است که هیچ دلیلی بر اثبات آن وجود ندارد و از طرفی باید دانست تأکید جمهوری اسلامی ایران بر مبارزه با فساد نه به دلیل شیوع آن که به این دلیل است که فساد کم نیز زیاد است!
درباره مشاکل اقتصادی هم جریان سیاسی خاص هیچگاه در طول ۳۶ سال گذشته حاضر نشد توضیح دهد مشکل اقتصادی دقیقا چیست؟!
آن ها زمانی کالابرگ یا همان کوپن که امروزه در آمریکا نیز همچنان توزیع میشود را نماد مشکل اقتصادی و بیکفایتی جمهوری اسلامی! عنوان میکردند و اکنون که ۳۶ سال از انقلاب اسلامی میگذرد نیز به گواه تقریرات محمود سریعالقلم (از استادان اصلاحطلب و از چهرههای نزدیک به دولت) از نبود ویزای شینگن و چرایی نبود امکان عکاسی از زیر دریا برای همه برای مینالند!
درباره مسئله تحریمها نیز اولاً جریان خاص به صورتی عمومی حاضر نیست به مردم بگوید که اثر تحریمها بر اقتصاد ایران هیچگاه بیش از ۳۰ درصد نبوده است و ثانیاً امروز کمتر کسی در ایران وجود دارد که بتواند اثر یک تحریم اقتصادی را با انگشت اشاره نشان دهد. (به این معنی که تأثیرات تحریمها در همان ۳۰ درصد نیز بر معیشت مردم فشار چندانی وارد نمیآورد و مقولاتی دیگر را دچار تکانه میکند)
و سوم: آیا هماکنون واقعاً امکان زندگی آرام، سعادتمند و شرافتمندانه در ایران اسلامی وجود ندارد؟!
و چرا جریان خاص اصرار دارد با القای این تفکرات تماماً ناصحیح به جامعه ایرانی، آنچه را که سعید حجاریان پروژهی ناموفق اصلاحطلبی مینامد به سرانجام برساند و شرایط اوکراین و سوریه را در ایران جاری کند؟!
تاریخ یقیناً به این سؤالات پاسخ خواهد داد.
آری در پاسخ باید گفت که تاریخ به همین پرسش های ضعیفتان پاسخ قوی و کوبنده ای خواهد داشت، چراکه باتوجه به امکاناتی که در اختیار داشتید نتوانستید آنگونه که باید از حقوق شهروندی و جامعه ای که مخاطبان خود ساخته اید دفاع کنید و فقط همچون دولت کنونی با وعده دادن های تکراری و قیاس های ناصحیح سعی در القای احکامی را دارید که دیگر دوران آن گذشته و باید شفاف و بدون تعارف با مردم سخن گفت، آنان را آگاه کرد، جامعه را به سمت و سویی هدایت کرد که طرفدار مخلص نظام و انقلاب باشند و اخبار را بدون سانسور و موانع تراشی رصد کنند.
مردم به جای اینکه دغدغه و مشکلات خود را با شبکه های مناعد بی بی سی و دیگر رسانه های مستکبرانه همچون “من و تو” در میان بگذارند به اعتمادتان اتکا کنند و دختران انقلاب آن چیزی نباشد که امثال علی نژادهای خود فروخته به آن ها تحمیل می کنند تا خون شهدای بسیاری را زیر پا بگذارند و در فریبخوردگی محض با انواع تئوری های چهارشنبه سبز و سفید یا انواع نمادهای کلید و ربان و… روسری و حجابشان را بردارد و برسرچوب کند تا از آنان گزارش تهیه کنید و از بازدید آن در رسانه های خود لذت ببرید!!
اکنون نیز که حرف از استعفای سرکرده این همه ولنگرای در دولت دوازدهم آن هم در اعترافات و مقالات اصلاح طلبان سرافکنده است که دیگر جوابی در پاسخ به مشکلات و حسابی که مردم روی وعده های آنان باز کرده بودند، ندارند، به مقابله برخیزید و عَلَم انقلابی گری و دفاع از عملکرد دولتی را با اهداف سیاسی خود به کار ببندید که چوب آن را ۶ سال است چشیده اید و بازهم میل چشیدن معضلات و آسیب های بیشتری را در این کشور اسلامی دارید، انصاف و مساوات چیزی خوبی است اگر می دانستید!!
گفتنی است، مقام معظم رهبری در بخشی از دیدار اخیر خود با اعضای مجلس خبرگان، طی سخنانی با تأکید بر اینکه پیشرفتهای فراوانی در انتظار جمهوری اسلامی است، فرمودند:
مسئولان کشور، شخصیّتهای مؤثّر و دارای منبر در فضای عمومی -چه در مطبوعات، چه در مراکز نطق و بیان- آن کسانی که میتوانند حرف بزنند، میتوانند اثر بگذارند، بایستی این آینده را هرچه بیشتر تشریح بکنند، [دلها را] بهسمت این آینده سوق دهند؛ ما بحمدالله در حال پیشرفتیم.
انتهای پیام/ت